امروز پنجشنبه 01 آذر 1403 http://kosar5.cloob24.com
0

از انبیاء الهی که در قرآن کریم در چندین سوره از او سخن به میان آمده و خداوند متعال او را با اوصاف نیکو معرفی کرده است، حضرت ابراهیم خلیل (علیه السّلام) است که یکی از پیامبران اولوالعزم می باشد.

در رابطه با اصل پاسخ باید گفت طبق دیدگاه شیعه و اکثر مسلمانان غیر شیعی آزر نمی تواند پدر واقعی حضرت ابراهیم علیه السّلام باشد،‌ بلکه پدر واقعی حضرت ابراهیم تارخ است،‌ همانگونه که در تورات آمده است و اینکه آزر نمی تواند پدر باشد دلایل زیر بر آن اقامه شد ه است.

1. در هیچ یک از منابع تاریخی اسم پدر ابراهیم علیه السّلام آزر شمرده نشده است بلکه آن را تارخ نوشتهاند همان طوری که در کتاب عهدین نیز به همین نام آمده است.

2. کلمه اب با کلمه والد در لغت عرب فرق روشنی دارد زیرا کلمه (اب) در غیر پدر حقیقی مانند عمو و معلم و پدر زن نیز به کار می رود،‌ چنانچه یعقوب از فرزندان خود پرسید که پس از درگذشت من چه کسی را میپرستید؟ آیا از خط توحید منحرف می شوید یا نه؟ در پاسخ گفتند:‌ (خدای تو و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحق را که معبود یگانه است و ما مطیع فرمان او هستیم)در اینجا می بینیم فرزندان یعقوب اسماعیل را نیز جزو پدران خود خواندند‌، در حالیکه عموی آنان بوده است. ولی این توسعه در لفظ والد نیست و این لفظ در معنای واقعی خود که پدر حقیقی باشد به کار میرود و تمام تعبیرات قرآن در مورد آزر واژه (اب) است.

3. حضرت ابراهیم در دوران جوانی هنگام سکونت در بابل برای آزر از خداوند طلب استغفار کرد، امّا وقتی از ایمان آوردن آن نا امید شد از همان روز پیش از مهاجرت به فلسطین با او قطع رابطه نموده و دیگر در حق او طلب آمرزش ننمود، بطوری که خداوند میفرماید: حضرت ابراهیم علیه السّلام وقتی دید آزر دشمن خداست از او بی زاری جست)در حالی که در آیه دیگری می بینیم ابراهیم علیه السّلام در دوران پیری و فروتنی درباره‌ والد خود طلب آمرزش می نماید چنانچه میفرماید: (پروردگارا:‌من و پدر و مادرم و مؤمنان را در آن روز که حساب بر پا شود بیامرز)او از خدا برای پدر خود بعد از این که اسماعیل و مادر او را در کنار خانه خدا جای داده و خداوند در دوران پیری به او فرزندانی به نام اسحق و اسماعیل عنایت نمود، از خدا برای پدر خود در خواست آمرزش کرد و سپس فرمود: ستایش خدای را که در دوران پیری به من اسماعیل و اسحق را لطف کرد.

با توجه به اینکه ابراهیم علیه السّلام از آزر در همان بابل در دوران جوانی قطع رابطه کرده و دیگر در حق او استغفار ننمود، و از اینکه در دوران پیری در حق پدرش دعا می کند چنین نتیجه گیری می شود که پدر واقعی او آزر نبوده است.

4. طبق دستور قرآن، پیغمبر خدا نباید برای مشرکان طلب مغفرت کند و از این عمل نهی شده اند، زیرا خداوند میفرماید: (هر آینه پیغمبر و گروندگان به او نباید برای مشرکان ازخدا طلب آمرزش کنند هر چندخویشان آنها باشند، بعد از آنکه آنان را اهل دوزخ شناختند.)

پس استغفار حضرت ابراهیم برای والد خود در دوران پیری نشانگر این است که پدر او آزر نیست چون آزر ایمان نیاورده و از زمره مشرکان به حساب میآمد.

5. روایاتی از پیامبر صلّی الله علیه و آله و از امامان معصوم علیهم السّلام وارد شده که ثابت می کند آزر پدر واقعی حضرت ابراهیم علیه السّلام نیست پیامبر صلّی الله علیه و آله میفرماید: (همواره خداوند مرا از صلب پدران پاک به رحم مادران پاک منتقل میساخت و هرگز از آلودگیهای دوران جاهلیت مرا آلوده نساخت)پس طبق این حدیث شریف آزر نمی تواند در سلسله‌ اجداد پیامبر صلّی الله علیه و آله واقع شود چون پیامبر صلّی الله علیه و آله از نسل حضرت اسماعیل است.

امام صادق علیه السّلام میفرماید: (آزر عموی ابراهیم و ستاره شناس نمرود بود).پس با توجه به دلائل مذکور آزر پدر واقعی حضرت ابراهیم علیه السّلام نیست بلکه طبق نقل کتب تفاسیر و قصص الانبیاء تارخ است که به این ترتیب دیدگاه اسلام درباره پدر حضرت ابراهیم علیه السّلام موافق با آنچه است که در تورات آمده است.

0

حضرت سام نبی (علیه السلام)یازدهمین پیامبر الهی

حضرت سام نبی (علیه السلام) فرزند حضرت نوح نبی (علیه السلام) و پیامبر بعد از این پیامبر بزرگ الهی بود، که به امر پروردگار جانشین پدرش شد و یازدهمین پیامبر خداوند گردید. وی در زمان خود با مخالفت برادرانش «حام» و «یافث» و فرزندان قابیل و دیگران مواجه شد و بالاخره چنانچه نوشته اند؛ حضرت سام (علیه السلام) پس از آنکه 600 سال از عمرش گذشته بود دار فانی را وداع گفت. و فرزندش «ارفخشد» یا (ارفحشد)را وصی خود گردانید و آثار انبیاء را به وی منتقل کرد.

زنده‌ شدن‌ حضرت‌ سام‌(علیه السلام)!

 در زمان‌ حضرت پیامبراکرم(ص‌) عده‌ای‌ از یمن‌ نزد حضرت‌ آمدند و گفتند: ما باقیمانده‌ ملتهای‌ گذشته‌ از آل‌ حضرت نوح‌(ع‌) هستیم‌. حضرت‌ سام‌(علیه السلام)که‌ جانشین‌ نوح‌(ع‌)بوده‌ است‌ در کتابش‌ آورده‌ که‌ هر پیامبری‌ جانشینی‌ دارد. جانشین‌ شما کیست‌؟ پیامبر به‌ حضرت علی‌(علیه السلام)اشاره‌ کرد. گفتند اگر از او معجزه‌ای‌ بخواهیم‌ می‌تواند انجام‌ دهد؟ فرمود، با اذن‌ الهی‌ آری‌!

سپس‌ حضرت‌ محمد(ص) به‌ حضرت علی‌(علیه السلام) فرمود: با آنان‌ به‌ مسجد برو و پایت‌ را به‌ زمین‌ نزدیک‌ محراب‌ بزن‌! حضرت علی‌(ع‌)همراه‌ آنان‌ به‌ مسجد رفت‌ و دو رکعت‌ نماز خواند و سپس‌ پایش‌ را بر زمین‌ نزدیک‌ محراب‌ زد. ناگاه‌ زمین‌ باز شد و تابوتی‌ ظاهر گشت‌ و از میان‌ تابوت‌، پیامبری‌ که‌ صورتش‌ مثل‌ ماه‌ می‌درخشید و خاک‌ از سر و صورتش‌ می‌تکاند و ریش‌ بلندی‌ داشت‌، بیرون‌ آمد و گفت‌: اشهد اَن‌ لااله‌ الاّ الله واَن‌َّ محمّداً رسول‌ الله سید المرسلین‌ و انَّک‌ علی‌ٌ وصی‌ّ محمّد سیدّ الوصیین‌ و انا سام‌ بن‌ نوح‌! در این‌ موقع‌ آنان‌ کتابهای‌ خود را باز کردند تا قیافه‌ حضرت سام نبی (علیه السلام)را با آنچه‌ در کتاب‌ آمده‌ مطابق‌ دیدند. آنها گفتند: ای‌ سام‌! ما خواستار خواندن‌ سوره‌ای‌ از کتاب‌حضرت نوح نبی (علیه السلام) هستیم‌! حضرت سام نبی (علیه السلام) شروع‌ به‌ خواندن‌ سوره‌ای‌ کرد و سپس‌ بر حضرت علی‌(علیه السلام) سلام‌ کرد و در تابوت‌ خوابید و زمین‌ بر هم‌ آمد و مثل‌ سابق‌ شد. آنها با دیدن‌ این‌ معجزه‌ گفتند: تنها دین‌ در نزد خداوند اسلام‌ است‌.

0

مورّخین حضرت ارفخشد نبی (علیه السلام) را ابوالانبیاء نامیده اند. چون نَسَب پیغمبران بعد از حضرت نوح(ع)به حضرت سام(ع)و بعد به وی منتهی می شود. گویند حضرت ارفخشد نبی (علیه السلام) برای نگهبانی میراث پیغمبران و دعوت مردم به پاکی و فضیلت و تبلیغ آئین الهی پدران خویش، رنج فروانی بُرد تا اینکه در سن 460 سالگی از دنیا رفت.

بعد از حضرت سام (علیه السّلام) فرزندش حضرت ارفخشد (علیه السّلام) به امر خداى سبحان قیام کرد موقعى که آن بزرگوار قیام فرمود پیروان پدرش به او ایمان آورده تابع او شدند، در آن زمان سلطنت در اختیار فریدون که ذوالقرنین باشد بود، و قصه ی او این است که خداى تعالى او را بر قوم خود مبعوث کرد و او هم قوم خود را بطرف خدا دعوت مى‌کرد ولى قوم او او را تکذیب و نبوّتش را انکار کردند.

بعد از آن او را گرفتند و بطرف راست سرش ضربتى زدند و مدت صد سال به امر خدا از دنیا رفت، آنگاه خدا او را زنده کرده بسوى قومش مبعوث کرد ولى آن قوم در این بار بطرف چپ سر او ضربتى زدند و بامر خدا مدت صد سال دیگر از دنیا رفت.

خداى تعالى سومین بار او را زنده کرد و دلیلهاى نبوّت او را در دو موضع ضربت‌خورده ی سرش قرار داد و نور از آن دو موضع درخشندگى مى‌کرد. موقعى که آن حضرت غضب مى‌کرد از آن دو موضع مضروب سرش رعد و برق و صاعقه بصدا مى‌آمد.

خدا حضرت ارفخشد (علیه السلام) را مالک مشرق و مغرب زمین کرد و بوسیله ی او مردم ستمکیش را ریشه ی کن کرد، آن حضرت ارفخشد (علیه السلام) بود که بیوراسب را 44 از پا در آورد. از جمله قصه ی او همین است که خدا در قرآن بما خبر مى‌دهد از قبیل: امر یأجوج، مأجوج، سند و غیر ذلک از مشرق و مغرب، هیچ ستمکارى را رها نمى‌کرد مگر اینکه او را در هم مى‌شکست و زمان آن حضرت زمان عدل و فراخى و برکت بود.

 

منابع:

پایگاه اطلاع رسانی حوزه 

پایگاه امام علی (علیه السلام)

و بر گرفته از منابع مشابه

0

حضرت شالخ(علیه السلام)پدر حضرت هود(علیه السلام) است، حضرت شالخ(علیه السلام) به امر خداى تعالى قیام کرد و مؤمنین هم با او بودند، حضرت شالخ(علیه السلام) طریقه ی پدران خود را پیش گرفت و سنّت آنها را اجرا مى‌کرد تا اینکه وفات او در رسید.

آنگاه خدا او را مأمور کرد که نامها و حکمت و نبوّت را بفرزند خود حضرت هود (علیه السّلام) بنحو امانت تسلیم نماید. پس آن حضرت هود (علیه السّلام) را خواست و او را وصىّ خود نموده و از دنیا رحلت کرد. حضرت هود (علیه السّلام)که نامش در قرآن ذکر شده و یکی از سوره های قرآنی (سوره هود) نیز بنام آن پیغمبر بزرگ نامیده شده است. که بعد از پدرش حضرت شالخ(علیه السلام) به تبلیغ امر الهی و حفظ آثار پیغمبران قبلی قیام نمود. و به گفته بعضی از مورخین 430 سال در میان مردم زندگی کرد.

 

منابع:

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

موسسه جهانی سبطین

 

0

حضرت هود(علیه السلام)

حضرت هود نبی(علیه السلام) یکی از انبیای الهی است که نام و داستانش بارها در قرآن مجید آمده است. حضرت هود(علیه السلام)، از نسل حضرت نوح(علیه السلام) بود، اما از پیامبرانی نبود که از نوادگان حضرت ابراهیم(علیه السلام) به شمار آید. آن‌ حضرت را به این دلیل هود می‌گفتند که از گمراهی قومش نجات یافته و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شد. زمانی که به رسالت مبعوث شد، چهل ساله و نام قومش عاد بود. قوم عاد در پیروی از حضرت هود نبی(علیه السلام) گردن‌گشی کردند و بدین‌سان مبتلا به عذابی سخت گشتند. در این بین حضرت هود(علیه السلام) و عده‌ای از یارانش نجات پیدا کردند و به منطقه حضرموت یمن برای ادامه زندگی‌ کوچ نمودند. پاسخ تفصیلی حضرت هود(علیه السلام) یکی از انبیای الهی است که نام و داستانش بارها در قرآن مجید آمده است، و یک سوره نیز به نام ایشان می‌باشد. در مورد نسب ایشان، ‌نقل‌های مختلفی وجود دارد؛ برخی منابع شیعه و اهل سنت او را «هود بن شالخ بن أرفخشد بن سام بن نوح» معرفی کرده‌اند. برخی دیگر او را «هود بن عبدالله بن رباح بن جلود بن عاد بن عوص بن إرم بن سام بن نوح» دانسته‌اند. وی در قیافه و قامت مانند حضرت آدم(علیه السلام) بود. سر و صورتی پر مو و چهره‌ای زیبا داشت. دومین پیامبری است که بعد از حضرت نوح(علیه السلام) در برابر بت‌پرستی قیام و مبارزه کرد. ایشان را به این دلیل هود می‌گفتند که از گمراهی قومش نجات یافته و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شده بود. امام علی(علیه السلام)، حضرت هود(علیه السلام) را از جمله پیامبران عرب‌زبان معرفی کرده است: «هود، صالح، شعیب، إسماعیل و پیامبر اسلام به زبان عربی صحبت می‌کردند». در ارتباط با تاریخ زندگی این پیامبر الهی نیز اختلافاتی وجود دارد؛ برخی زمان حیات حضرت هود(علیه السلام)را پس از حضرت ابراهیم(علیه السلام) و قبل از موسی(ع)دانسته‌اند. برخی دیگر نیز دوران حضرت هود(علیه السلام)را قبل ازحضرت ابراهیم(علیه السلام)می‌دانند. در هر صورت؛ حضرت هود(علیه السلام)، از نسل حضرت نوح(علیه السلام)بود، اما از پیامبرانی نبود که از نوادگان حضرت ابراهیم(علیه السلام) به شمار آید. با آن‌ که قرآن کریم بارها به داستان این پیامبر پرداخته، اما در تورات و انجیلی که در دسترس ما است، نامی از این پیامبر برده نشده؛ چون در این دو کتاب بیشتر به پیامبران بنی اسرائیل پرداخته است. برخی مورّخان معتقدند که داستان حضرت هود نبی (علیه السلام) در میان اعراب بسیار مشهور بوده و قبل از این‌ که قرآن از این پیامبر الهی و قومش سخن به میان آورد، ساکنان جزیره العرب، او و قومش را می‌شناختند. ایشان در چهل سالگی به نبوت رسید و پس از آن قوم خود را به توحید دعوت و از بت‌پرستی منع کرد. روایات دیگری نیز در شباهت حضرت نوح(علیه السلام) با حضرت هود(علیه السلام) وجود دارد. همچنین در قرآن؛ جملاتی که از این دو پیامبر نقل شده، شباهت بسیار وجود دارد. در مورد محل زندگی و رسالت حضرت هود نبی (علیه السلام)، گفتارهای بسیاری وجود دارد؛ اما به نظر می‌رسد به هر حال، منطقه زندگیشان در خاورمیانه بود.

 

منبع: بحار انوار

0

از صحیفه های خداوند به حضرت آدم (علیه السلام)

از صحیفه هایی که خداوند متعال به حضرت آدم (ع)وحی فرستاد ، این صحیفه می فرماید من تمام نیکی ها و سعادتها را در چهار کلمه برای تو بیان می کنم.   

حضرت آدم (علیه السلام) پرسیدند: آن چهار کلمه کدامند ؟                                                                   

خطاب آمد:

کلمه اول از آن من ، کلمه دوم از آن تو ، کلمه سوم میان من و تو  و کلمه چهارم میان تو  و مردم.

اول: آنکه از من است، اینکه مرا بپرستی و شریکی برای من قرار ندهی.

دوم: آنکه از آن تو است، در برابر کارهایی که می کنی ، آنچه را که بیش از هر چیز به آن نیازمندی، به تو پاداش دهم.   

سوم: آنکه میان من و تو است ،  از تو دعا کردن و خواستن و از من اجابت  و  پذیرفتن. 

چهارم: بالاخره آنکه میان تو  و بندگان من است، اینکه برای مردم دوست بداری آنچه برای خودت دوست می داری.    

0

دومین پیامبر الهی حضرت شیث (علیه السلام)

نام دیگر حضرت شیث بن آدم «هبه الله» است. او فرزند و جانشین حضرت آدم (علیه السلام) بود. در روایتی از امام محمد باقر علیه السلام آمده است:

حضرت آدم علیه السلام بعد از کشته شدن هابیل ، بسیار گریست و به درگاه خداوند شکوه کرد. خداوند به او وعده پسری داد تا جای هابیل را بگیرد. آن‌ گاه به او فرزندی عطا کرد کهحضرت آدم (علیه السلام)او را شیث نام گذاشت. خداوند به حضرت آدم (علیه السلام) وحی کرد که: (این پسر بخششی است. از جانب پروردگارت، پس نام او را «هبه الله» بگذار) و حضرت آدم (علیه السلام) نیز چنین کرد.

حضرت آدم (علیه السلام) به هنگام وفات، مأمور شد شیث را جانشین و وصّی خود معرفی نماید.

او نیز تمامی فرزندان خود را جمع نمود و حضرت شیث (علیه السلام) را به جانشینی خود منصوب نمود.

بدین ترتیب بعد از حضرت آدم (علیه السلام)، حضرت شیث (علیه السلام) بعنوان دومین پیامبر از جانب خداوند انتخاب گردید. در روایات آمده که حضرت آدم (علیه السلام) به حضرت شیث (علیه السلام) سفارش کرد که علم و مقام خود را از قابیل پنهان دارد ، مبادا که به وی نیز حسد ورزد و همانند هابیل او را نیز به قتل رساند. از این جهت حضرت شیث (علیه السلام) پیوسته در هراس و درحال تقیه به سر می‌برد.

خداوند تعالی حضرت شیث (علیه السلام) را به پیامبری برگزید و پنجاه صحیفه بر وی نازل کرد تا به وسیله آنها مردم زمان خود را که همگی از نوه‌ها و نوادگان حضرت آدم ابوالبشر علیه السلام بودند به توحید و یگانگی خدا دعوت نماید.

حضرت شیث (علیه السلام)912 سال زندگی کرد. محل تبلیغ وی مکه معظمه بود و مطالب صحیفه‌ها را که دلایل خداشناسی، فرایض و احکام و سنن و حدود الهی بود برای فرزندان آدم می‌خواند. وی سرانجام در مکه درگذشت و در کوه ابوقبیس به خاک سپرده شد.

0

سومین نبی خدا اولین پیامبر در ایران

حضرت انوش (علیه السلام)سومین پیامبر الهی اولین کسی بود که درخت خرما نشاند و زراعت کرد. حضرت انوش (علیه السلام)در زمان حیات حضرت آدم ابوالبشر (علیه السلام) به دنیا آمد. حضرت شیث (علیه السلام) دومین پیامبر الهی بود، ایشان هنگامی که مرگ خود را نزدیک دید فرزندش حضرت انوش (علیه السلام) را وصی خود گردانید. و او را از نوری که به هنگام تولد به وی منتقل شده است – یعنی نور پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) که از نسل او به دنیا خواهد آمد - آگاه نمود و او را فرمان داد که فرزندانش را از این افتخار و شرف که از بزرگی به دیگر و از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد آگاه کند. در کتاب تاریخ مسعودی آمده است: حضرت انوش (علیه السلام)اولین کسی بود که به کمک و راهنمائی حضرت جبرائیل (ع) درخت خرما کشت نمودند.

در تاریخ یعقوبی آمده است:

حضرت انوش (علیه السلام) فرزند حضرت شیث (علیه السلام) ، بعد از پدر وصی و جانشین وی در امر نبوت و راهنمائی و هدایت بشر شد و وارد کشور ایران گردید و به هدایت خلق پرداخت و به حفظ و نگهداری مفاد وصیت پدر و جدش بزرگوارش برخاست. او به نیکوترین وجهی خدا را بندگی و عبادت کرد، و قومش را نیز فرمان داد تا به نحو احسن خدای را عبادت کنند.

حضرت انوش (علیه السلام) در دو هزار و 864 سال پیش از میلاد سر انجام در سن ٩٠5 سالگی بدرود حیات گفت. و در قلعه فهران (شهر قهدریجان ٢٠ کیلومتری اصفهان) بدرود حیات گفت، شهر فهران در زمان خود یکی از شهرهای بزرگ و یکی از مراکز تجارت نیز بوده است و رشته کوههای اطراف این شهر به نام رشته کوههای فهران معروف می باشد.

ضمناً در منابع، کتابها و سایتهای ایرانی عمر حضرت انوش (علیه السلام)٩5٠ تا 965 سال تخمین شده ولی بر اساس منابع موجود در ایران عمر ایشان همان 965 سال می باشد.

 

2

حضرت قینان (علیه السلام) تا حضرت ادریس نبی (علیه السلام)

حضرت قینان (علیه السلام) فرزند حضرت انوش (علیه السلام) و چهارمین پیامبر الهی بود، و 920 سال عمر کرد. بعد از حضرت قینان (علیه السلام) پسرش  حضرت مهلائیل (علیه السلام) به پیامبری رسید و پنجمین پیامبر الهی شد. و صاحب فرزندی به نام حضرت یارد (علیه السلام) شد، حضرت مهلائیل (علیه السلام) در 895 سالگی فوت کرد.

بعد از او پسرش حضرت یارد (علیه السلام)، که مردی پارسا و عابد بود به پیامبری رسید، و ششمین پیامبر الهی گردید و خداوند در سن 62 سالگی (اخنوخ) یا همان حضرت ادریس نبی (علیه السلام) را به او عطا کرد،  برخی گفته اند؛ نام یونانی او «طرمیس» بوده است. بعد از فوت حضرت یارد (علیه السلام)  ، فرزندش حضرت ادریس نبی (علیه السلام) به نبوت رسید.

0

حضرت إدریس نبیّ(علیه السلام) صدّیق، نبیّ، صابر و صالح

حضرت إدریس نبیّ(علیه السلام) فرزند حضرت یارد (علیه السلام) و از نوادگان حضرت شیث پیامبر و با پنج واسطه به حضرت آدم(علیه السلام)می­ رسد، و یکی از أجداد حضرت نوح(علیه السلام) است. بیشتر مورّخان مدت عمر او را قبل از به آسمان رفتن یا بنابر قولی وفاتش، 365 سال گفته­ اند. بنابر روایات چهار نفر از انبیاء هم­چنان زنده هستند که دو نفر از آنان یعنی حضرت خضر(علیه السلام) و حضرت إلیاس(علیه السلام) بر روی زمین زندگی می­ کنند و دو نفرشان جناب حضرت إدریس(علیه السلام) و حضرت عیسى(علیه السلام) در آسمان­ اند.
 

حضرت إدریس نبیّ(علیه السلام)در قرآن کریم

از جمله پیامبرانی که نام وی در قرآن کریم آمده حضرت إدریس (علیه السلام) است. نام حضرت إدریس نبیّ(علیه السلام) دو بار در قرآن آمده‏ و با اوصاف صدّیق، نبیّ، صابر و صالح از او تکریم شده است.
امام صادق(ع)به نقل از پیامبر اسلام(ص)فرمود: «أُخنُوخ»، نام عبری همان حضرت إدریس (علیه السلام) است که در تورات آمده، و به یونانی؛ هُرمُس حکیم، هُرمُس هرامسه، إرمیس و طرمیس نامگذاری شده است. نسب حضرت إدریس (علیه السلام) با پنج واسطه بهحضرت آدم(علیه السلام) می­ رسد، به این ترتیب:
برخی محل تولد و زندگانی حضرت إدریس (علیه السلام) را شهر بابِل دانسته‌اند، و مورّخانی دیگر گفته­ اند: او در مصر به دنیا آمده است. اما درباره محل زندگی وی، بنابر روایتی، او نزدیک کوفه در مکان فعلى مسجد سَهله مى‏ زیست. در منابع مسلمانان (که ظاهراً بر گرفته از تورات است) دو دیدگاه پیرامون عمر حضرت إدریس (علیه السلام) وجود دارد: دیدگاه اول این‌ که؛ وی وفات کرده، اما دیدگاه دوم می‌گوید او به آسمان رفته است. در این‌ که قبل از فوت یا رفتن به آسمان، چند سال زندگی کرده است، اختلاف نظر وجود دارد. بیشتر مورّخان مدت عمر او را 365 سال گفته‌اند.


صفات و ویژگی­های 
حضرت إدریس نبیّ(علیه السلام)

او یکی از پنج پیامبری است که به زبان سریانی سخن می­ گفتند که عبارتند از: آدم، شیث، ادریس، نوح و ابراهیم. حضرت إدریس (علیه السلام) بعد از حضرت آدم(ع)، اولین پیامبر مرسل، و اولین کسی بود که در میان نسل حضرت آدم(ع) دارای مقام نبوّت شد. اولین کسی بود که با قلم، خط نوشت. اولین کسی بود که هنر خیاطی می­ دانست و در هنگام خیاطی ذکر تسبیح، تهلیل، تکبیر و لاإله إلاالله را بر زبان جاری می‌ساخت، وی شیوه دوختن لباس را به دیگران آموخت در حالی که قبل از ایشان، مردم براى پوشش بدن خود از پوست حیوانات استفاده می‌کردند. او اولین کسی بود که علم ستاره‌ شنایی، علم حساب و نجوم و هیئت را می­ دانست. او نخستین کسی بود که اسلحه به دست گرفت و با کفّار پیکار نمود.
مطابق روایتی از ابو اسحاق کعب بن ماتع الحمیری الاحبار (از راویان اهل سنت)؛ چهار نفر از انبیای الهی هم­چنان زنده هستند که دو نفر از آنان یعنی حضرت خضر(ع)و حضرت إلیاس(ع) بر روی زمین زندگی می­ کنند و دو نفرشان جناب جضرت ادریس(ع)و حضرت عیسى(ع) در آسمان‌اند.

 

 (در صورت امکان ادامه مطالب را مطالعه بفرمایید)

 

تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی