امروز یکشنبه 23 اردیبهشت 1403 http://kosar5.cloob24.com
2

هشتمین پیامبر الهی حضرت متوشلخ (علیه السلام)

حضرت ادریس (علیه السلام)فرزند خود حضرت متوشلخ (علیه السلام) را وصی خود قرار داد، زیرا خداوند به او وحی فرستاد که وصیت را در فرزندت حضرت متوشلخ (علیه السلام)قرار ده که من بزودی از صلب او نبی پسندیده کرداری را بیرون خواهم آورد. خداوند حضرت ادریس (علیه السلام)را به سوی خود بالا برد و بعد از آن وحی منقطع گردید و اختلاف و تنازع پدیدار و فزونی گرفت، و ابلیس شایع کرد که وی مرده است، زیرا او کاهن بوده و می خواسته به فلک بالا رود که آتش گرفته و سوخته است، فرزندان آدم که پیرو دین او بودند شدیداً اندوهگین شدند.

ابلیس گفت که بت بزرگ آنان بوده که حضرت ادریس (علیه السلام)را هلاک کرده، پس بت پرستان در عبادت بت ها فزونی یافتند، و به زیور آنها پرداختند، و برایشان قربانی کردند، و جشن عید گرفتند، عیدی که همگان در آن حضور یافتند، آنان در این دوران بت هائی به نام: یعوق و یغوث و نسر و ود و سواع ، داشتند، هنگامیکه مرگ متوشلخ فرا رسید، فرزندش حضرت لمک (علیه السلام)را وصی خود قرار داد حضرت لمک (علیه السلام)به معنای جامع و از او پیمان گرفت و صحف و کتاب های مختومه حضرت ادریس (علیه السلام)را به او سپرد، عمر حضرت متوشلخ (علیه السلام)در این هنگام نهصد سال بود.

0

حضرت لمک (علیه السلام)پدر حضرت نوح (علیه السلام)

حضرت لمک (علیه السلام)فرزند حضرت متوشلخ (علیه السلام) بود. نام مادر حضرت لمک (علیه السلام) عریا نام داشت دختر عرایل (عزرائیل)بن متوسل بن حیر بن شیث.

آنچه که در کتب تاریخی در مورد مادر حضرت نوح (علیه السلام)نقل شده؛ نام مادر آن حضرت «قینوش» می باشد.

حضرت لمک بن متوشلخ (علیه السلام) صد و هشتاد و هفت سال داشت که همسرش براى او نوزادی آورد، که این همان حضرت نوح (علیه السلام)اولین پیامبر اوللعزم است. از ابن عبّاس نقل شده که هنگام تولّد حضرت نوح (علیه السلام)، پدرش هشتاد و دو ساله بوده است.

همچنین نقل شده حضرت لمک (علیه السلام) پس از تولد حضرت نوح(علیه السلام)، پانصد و نود و پنج سال زندگی کرد و داراى پسران و دخترانى شد. آنگاه درگذشت.

در اصل به جای «لمک»، «ملک» هم آمده، ولى باستناد تورات (تکوین – اصحاح 5)و مسعودى (ج 1 ص 22)و مجمل (ص 186- 228)و آثار (ص 73)لمک است، که به اتفاق ارباب قصص پدر حضرت نوح (علیه السلام) بود، و مزار مطهر حضرت لمک (علیه السلام)در لغمان سمت مشرقى افغانستان مشهور است.

0

داستان شیخ الانبیاء حضرت نوع نبی (علیه السلام)

داستان حضرت نوح (علیه السلام)اولین داستان از پیامبران اولوالعظم است که در قرآن کریم مفصل طرح شده است. این داستان در سوره‌های: اعراف،توبه، یونس، هود، اسراء، مریم، انبیاء، حج، مؤمنون، فرقان، شعرا، عنکبوت، احزاب، صافات، ص، غافر، نوح، شوری، ق، ذاریات، نجم، قمر، وحدید. آمده است. در این نوشتار فقط از سوره اعراف از آیه 59 تا 64 بحث شده است.  قرآن کریم خلاصه داستان نوح (ع)را در سوره اعراف حکایت کرده است. اگر کمی دقت در آیات شود خاننده خودش چکیده داستان را بدست خواهد آورد. به همین منظور در این نبشتار صرفاً داستان آن حضرت باز گو نشده است. بلکه تفسیر آیات تحت عنوان «برداشت‌ها» با نگاه نو مطرح گردیده است.

 

لقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظیمٍ(اعراف/59)

«همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم، گفت: اى قوم، خداى یکتا را بپرستید که جز او شما را خدایى نیست، من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم‏.»

شناسنامه حضرت نوح(علیه السلام)

«لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ.»

قرآن کریم، نام حضرت نوح را یاد آور شده است. از این رو، بحث شناسنامه نوح لازم و ضروری به نظر می‌رسد. ابن عربی می‌گوید: «روایت شده نوح بدان سبب نوح نامیده شده که بر مردم خویش سخن و نوحه سرایی می‌کرده است»کنایه از این که کار او شده دعوت مردم به توحید و یکتاپرستی. زیرا که نوحه بر میّت را، نوح می‌گوید. بدین خاطر نوح را نوح می‌گفته‌اند: که مردم نسبت به سخنان او دل مرده بوده‌اند. این واژه غیر عربی شاید عبرانی است. او پسر لمک پسر متوشلخ پسرأخنوخ است که در سال وفات آدم متولد شده و در 400 یا به قول دیگر، در 50 و یا 40 سالگی مبعوث به رسالت شده و 950 سال در حدود سه قرن در میان قوم خویش مشغول به تبلیغ بوده است.«خداوند» نخست داستان نوح را ذکر فرموده، چون نوح (ع)اولین پیغمبرى است که تفصیل نهضت او در قرآن ذکر شده‏ است.حضرت نوح ملقب به شیخ الانبیاء است.

پشتوانه حضرت نوح(علیه السلام)

«لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ.»

در عرصه سیاست حرف اول را پشتوانه می‌زند. خواه آن اقتصادی، نظامی، جغرافیایی و.باشد. از این رو، قرآن به قدرت محکم و پشتوانه عظیم حضرت نوح (ع)اشاره نموده و آن الهی بودن رسالت او است. که قرآن می‌فرماید: « لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ.» یعنی فاعل»ارسلنا» خدا است.

در قرآن،گاهی فاعل که به خداوند بر می‌گردد. مفرد آورده می شود. مانند «نفخت فیه من روحی» گاهی ضمیر فاعلی جمع بکار می‌رود همانند این مورد: «لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ.» سرّ آن این است. در کار های الهی اگر دیگران نقش داشته باشد مانند فرشته‌ها، پیامبران و طبیعت، حقّ تعالی، حقّ آنان را ضایع نکرده از ضمیر جمع استفاده می‌کند ولی جای که فعل و کار به خود خداوند نسبت داده شود. مانند نفخ روح، آنجا و شبیه آن ضمیر را مفرد می‌آورد.

‏حضرت نوح(علیه السلام) یکی از پیامبران عظیم الشان الهی است که نام مبارکش 43 بار در قرآن مجید آمده است ونیز سوره ای به نام ایشان می باشد.وی اولین پیامبر اولوالعزم است که دارای شریعت وکتاب مستقل بوده ونیز اولین پیامبر بعد از ادریس می باشد.شغلش نجاری ومردی بلند قامت وتنومند بوده وصورتی گندم گون داشته است.مرکز بعثت ودعوتش در شامات وفلسطین وعراق بوده است.ایشان 2500 سال عمر کرد ومدت پیامبریش 950 سال بود و200 سال به دور از مردم به ساختن کشتی پرداخت ونیز 500 سال بعد از طوفان زندگی کرد.

در اواخر عمر جبرئیل بر او نازل شد وبه او اعلام کرد که مدت نبوت وعمرت به سر آمده وباید اسم اکبر وعلم نبوت را به پسرت سام واگذار نمائی وآن حضرت چنین کرد وپس از وصایای خود دعوت حق را لبیک گفت.قبر او در نجف ودر بالاسر حضرت علی(ع)می باشد. 

 

 (در صورت امکان ادامه مطالب را مطالعه بفرمایید)

 

تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی